این روزها قفقاز جنوبی به یکی از کانون‌های جغرافیایی بحرانی و البته مورد علاقه به وبژه در بین سیاستمداران ایالات متحده تبدیل شده بطوریکه آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا در روزهای اخیر، در دیدار با گروهی از قانونگذاران کنگره مدعی حمله احتمالی جمهوری آذربایجان به ارمنستان در روزهای پیش رو شد. اما در میانه نزاع در فلسطین اشغالی این ادعا تا چه حد مهم و قابل تامل است؟
پیش از هر چیز باید توجه داشت که بسیاری از تحلیل‌گران مسائل ژئوپلیتیک معتقدند که منازعه باکو و ایروان را نباید صرفا در قالب یک معادله دووجهی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. منازعه مذکور را باید در دل یک منظومه گسترده، نامرئی و در عین حال محسوس ارزیابی کرد که ساخته و پرداخته دست بازیگرانی است که زیست خود در منطقه قفقاز و آسیای میانه را در گرو خلق، استمرار و تثبیت بحران‌های عمیق جغرافیایی و راهبردی در این حوزه می‌دانند. در این راستا مهمترین نکته ای که باید از تحلیل علم روابط بین الملل در موضوع تحولات اخیر غرب آسیا و منطقه قفقاز به ویژه در صدر آن تقابل رژیم صهیونیستی با محور مقاومت در نظر گرفت را در چند مورد می توان مورد بررسی و تحلیل قرار داد .
استراتژی جنگ قومیت ها در منطقه قفقاز: اتفاقات قفقاز جنوبی با اختلاف سازی مصنوعی ودر قالب جنگ قومیت ها و کریدوری و اشغال سرزمینی در چهارچوپ استراتژی غربی با محوریت آمریکا و با کارگزارانی نظیر رژیم صهیونیستی و ترکیه و نهایتا جمهوری آذربایجان از دهه گذشته در مقابله با ثبات و ارتقای جایگاه قدرت ایران در لبنان، سوریه و یمن شکل گرفت و این استراتژی که با طرح و برنامه ریزی غربی - عبری انجام شد تا به امروز چندین پلن در مقابل منافع و امنیت ملی ایران انجام داده است که در هر مرحله با هوشیاری مقامات جمهوری اسلامی ایران خنثی شده است.
تقابل محور مقاومت در سرزمین های اشغالی: البته باید توجه داشته باشیم این توازن قدرت در منطقه قفقاز جنوبی از جانب ایران متقابلا با هوشیاری و طرح ریزی مناسب با جبهه مقاومت در خاک سرزمین های اشغالی بوده که امروز در حال توازن سازی می باشد. باید توجه داشته باشیم از کنار این اتفاق مبارک و مطلوب (طوفان الاقصی) پلن ها و نقشه های جبهه غرب با چالش های بسیار جدی در منطقه قفقاز همراه شده و بطوریکه رقبای منطقه ای ایران مانند ترکیه و عربستان از یک سو کشور نوپا و سی ساله جمهوری آذربایجان از سوی دیگر از این عمل مقاومت در فلسطین پیام های جدی و مستحکم از جانب جمهوری اسلامی ایران ایران دریافت کرده اند.
این عامل تمامی پلن های آشوب سازی غرب از صفر تا صد درگذشته قفقاز جنوبی و نیز جنگ های خاورمیانه (عراق، سوریه) وآنارشیسم سازی های غرب در خاورمیانه را در برابر بازدارندگی وسیع و قدرتمند ایران در محور مقاومت قرارداد. امروز ایران یک بازیگر تاریخی و اصلی در منطقه قفقاز می باشد و می تواند با توجه به تحولات فلسطین امتیازگیری های زیادی را در راستای منافع و اهداف خود در منطقه کسب کند.
تضعیف غرب در منطقه با شکست نظامی رژیم صهیونیستی در برابر حماس: جبهه غرب در مقابل محور مقاومت دچار ضعف شده است بطوریکه امروز توانایی اجرای پلن های چند لایه خود را در منطقه قفقاز را ندارد هرچند که باید مراقب بود کشورهای غربی و در سطر آنها ایالات متحده از فرصت تحولات فلسطین استفاده نکرده و استراتژی های جدیدی را در قفقاز طراحی و اجرا نکنند. از سال 2010 تا به امروز غرب پلن های بسیاری را در قفقاز پیش برده و از منظر بین الملل جمهوری اسلامی ایران باید با تقابل و هوشیاری موازنه سازی قدرت رفتارهاو برنامه های غرب در منطقه قفقاز را خنثی کند.
نظر شما